شما که
زبان سرخ
نداشتید !
سرسبزتان
بربادرفت....
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
مشاعره با اشعار حافظ | 6 | 204 | gardokhak7 |
دختر ققنوس ها | 2 | 164 | chnava |
یاد عماد مشائی گرامی | 3 | 230 | ali_ehghagh_jahromi |
تحلیلی بر زیبایی های شعری در اشعار شاعران قسمت اول | 1 | 389 | manizheh510 |
تنفیذ | 2 | 121 | ali_ehghagh_jahromi |
نگاهی نو به ساختارهای غزل امروز | 0 | 546 | jabertormak |
تحلیلی بر اشعارسپید بعضی از شاعران امروز | 0 | 348 | jabertormak |
تحلیلی بر زیبایی های شعری در اشعار شاعران قسمت دوم | 0 | 335 | jabertormak |
شما که
زبان سرخ
نداشتید !
سرسبزتان
بربادرفت....
ذوق شعرم را کجا بردی که بعد از رفتنت
گم شدم در کوچه باغ حسرت پیراهنت
شاعری از چشم من افتاده انگاری غزل
بعد تو هی می کشد آه مرا بر دامنت
دوست عزیز جناب فرزاد مستدعیست در اسرع وقت پروفایل خود را تکمیل و عکسی مناسب ارسال بفرمائید طریقه ی آپولود عکس در سایت موجود است
مدیر سایت
گفتند ما از تبار اخگریم
نه سنگ خاموش !
از سر چشمه سرد آتش می نوشیم !
شتابان
ساعت دو ِ شب است که با چشم بی رمق
چیزی نشسته ام بنویسم بر این ورق
چیزی که سال هاست تو آن را نگفته ای
جز با زبان شاخه گل و جلد زر ورق
هر وقت حرف میزدی و سرخ میشدی
هر وقت مینشست به پیشانی ات عرق
من با زبان شاعری ام حرف میزنم
با این ردیف و قافیه های اجق وجق
این بار از زبان غزل کاش بشنوی
دیگر دلم به این همه غم نیست مستحق
من رفتنی شدم ، تو زبان باز کرده ای
آن هم فقط همین که : " برو در پناه حق "
آمدی ،رفتی وچشمم خیس شد
درس هق هق درگلو تدریس شد
دوری ات جر می دهد اینک گلو
آخرین دیدارمان تندیس شد
تعداد صفحات : 21
تعداد شاعران زن
13
تعداد شاعران مرد
29
کارگاه غزل
کارگاه سپید