من از نسل گلهای پائیزی ام
که تو با نفسهات می ریزی ام
وجامانده از آذر چشمهات
که روزی دوباره بیا میزی ام
پر از رقص لبخند بودم ولی
شکستند سرشاخه های ترم
کسانی که از مهر دم می زدند
چگونه شکستند بال و پرم
تو آئینه دار غزل می شدی
شبی که در امتحان رد شدم
در آن گیرو دار عجیبی که بود
ندیدی چگونه زبانزد شدم
چه بی رحم می شد نگاه غزل
به یک خنده آئینه ها را شکست
زمستان برایم کمر بسته بود
گدازنده آئینه ها را شکست
چه خوش بو احساس یاس سپید
پر از آسمان غزل می شدیم
پر از هرچه دریا و تصمیم موج
درون غزل ساده حل می شدیم
مرا روی دست غزل می برند
و احساس من بر سر شانه ها
مرا سر بریدند در هر غزل
شبیه دل تنگ دیوانه ها
هوا بغض کرده پر از ابر آه
در این شعر دارد ترک می خورد
دلم نیز در زیر باران درد
شبیه تو دارد کلک می خورد
من از نسل باران بی موسمم
در این دشت احساس من مشرقی است
جهان بازتاب نگاهی است تلخ
ولی خال کنج دهن مشرقی است
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
مشاعره با اشعار حافظ | 6 | 204 | gardokhak7 |
دختر ققنوس ها | 2 | 164 | chnava |
یاد عماد مشائی گرامی | 3 | 230 | ali_ehghagh_jahromi |
تحلیلی بر زیبایی های شعری در اشعار شاعران قسمت اول | 1 | 390 | manizheh510 |
تنفیذ | 2 | 121 | ali_ehghagh_jahromi |
نگاهی نو به ساختارهای غزل امروز | 0 | 546 | jabertormak |
تحلیلی بر اشعارسپید بعضی از شاعران امروز | 0 | 348 | jabertormak |
تحلیلی بر زیبایی های شعری در اشعار شاعران قسمت دوم | 0 | 335 | jabertormak |