ضرورت آشكار نواندیشی و نوگرایی در ادبیات معاصر و شیفتگی بسیاری از اهل ادب امروز به نوجویی و نوآوری در شعر فارسی، گاهی سوءتفاهمی گزنده را نیز در پی داشته و داوریهای ناشایستی را در پیوند با ادبیات گذشتهی ایران باعث شده است. تا آن حد كه برخی از خاماندیشان، ادبیات گذشتهی ایران را بیارزش و ناكارآمد انگاشتهاند. و در برابر آنان، در آن سوی میدان، بسیاری از سنتگرایانِ سنگ شده، همچنان در نشئگی غرورانگیز ادبیات گذشته ماندهاند و از درك بسیاری از ضرورتهای نوگرایی عاجزند.
پس از دورهی بیداری، در شعر و نثر فارسی دگرگونیهای بنیادی ایجاد شد. اما آن همه درگیری، پرخاش و ستیزی كه از سوی سنتگرایان علیه نیما صورت پذیرفت هرگز علیه كسانی چون جمالزاده و هدایت صورت نگرفت. این خود نشان میدهد كه شعر گذشتهی ما تا چه اندازه در جامعهی ادبی معاصر نفوذ داشته و تأثیر نهاده است.